هنر دستش به هر زندگی ای برسد، آن زندگی را عوض می کند. بهتر است بگویم، دست هنر به هر زندگی ای بخورد، آن زندگی عوض میشود. یا شاید باید طور دیگری بنویسم. اما خلاصه اینکه دست هنر تا به زندگی من خورد و مرا مجبور کرد برای نمره بروم موزیم، زندگی ام عوض شد. به طرز خیلی مرموزی. فقط با این جمله که :"تصور کن که هزاران سال قبل مردم مصر در مقابل این تابوت ایستاده بودند." جمله ی مهمی به نظر شما نمی آید؟ این جمله در ذهنِ من شکوه یک خوشه ستاره ی قدیـــمی را دارد. شکوه یک کهکشان خیلی خیلی کوچکِ خیلی خیلی دور.