خودم را در ذهنم تحقیر می‌کردم و در عین حال میدانستم که این صدایی که در سرم می‌شنوم صدای من نیست. صدای تو است. تویی که هیچوقت متوجه مه نبودی. نفرتم از خودم هر لحظه بیشتر میشد و صدای تو رساتر. ولی مه فقط یک دخترک تنها بودم. دخترک تنهای تو بودم. هنوز هم دخترک تنهای تو استم. که به درد دلهایت گوش می‌کنم وقتی بچه‌هایت دلت را میشکنند یا خانم‌ت هوایت را ندارد. به درد دل بچه‌هایت گوش می‌کنم وقتی هوایشان را نداری. به غر زدن‌های خانمت گوش می‌کنم وقتی دلش را می‌شکنی. و احساس غرور می‌کنم از اینکه اینهمه به من اعتماد دارین. تا آخر دنیا برای تک تک شما می‌میرم. در عوض خواهشا اجازه بده باور کنم که بد نیستم. اجازه بده باور کنم که معجزه‌ام که از درس خواندن زیر خیمه رسیده‌ام به درس خواندن در دانشگاهی که از نصف‌ کشورهای دنیا پولدارتر است. اجازه بده باور کنم که تنبل نیستم که از کمپیوتر پنتیوم ۲ رسیده‌ام به استفاده از یکی از ۵۰۰ خوشه کمپیوتری برتر دنیا. اجازه بده باور کنم که بد نیستم. خواهش میکنم اجازه بده باور کنم که بی‌ارزش نیستم.