جمعه که پیام داد و گفت تب دارد من خانه بودم. مامان گفت چیزی نیست. پیدی گفت باید از خانه بروم بیرون. هیچکدامشان نمیدانستند که من ۶ ساعت قبل با این پسری که حالا تب دارد پشت میز صبحانه نشسته بودم. وسایلم را سریع جمع کردم. اتاقم را ضدعفونی کردم و آمدم بیرون. مامان گریه کرد. البته مامان تقریبا ۷ ماه است که با هر حرکت من میزند زیر گریه و من هنوز هر بار دلم با دیدنش مرگ میخواهد. متاسفانه نه گریه کردن مامان و نه مرگ خواستن من هیچکدام اغراق نیستند. برگشتم به آپارتمانم. روز بعدش تست کرونا دادم. برخلاف دفعهی اولی که تست داده بودم داکتر سواب را به دست من نداد و خودش تا ته در بینیم طوری فرو کرد که حس کردم قطعا نوک سواب به مغزم خورد. ارمیا هم یک ساعت بعد از من تست داد. این چند روز گذشته را او در آپارتمانش با تب و سردرد گذرانده و من در آپارتمانم با خوردن و خوابیدن. دست و دلم به کار نمیرود. یکبار اِم خیلی با احتیاط بهم گفته بود که ناراحت نشو ولی ممکن است که در حال خوردن احساساتت باشی! you might be eating your emotions. که یعنی چون به هر دلیلی ناراحتی یا استرس داری اینهمه غذا میخوری. البته من فکر میکردم پرخوری بابت استرس به حالتی گفته میشود که نفر بدون اینکه گشنه باشد بخاطر استرسی که حس میکند میرود غذا میخورد. در حالی که من ۲ ساعت بعد از غذا خوردنم طوری گشنه میشوم که انگار ساعت ۳ بعد از ظهر است و من تمام روز غذا نخوردهام. امروز به فاصلهی دو ساعت از هم به اندازهی دو وعدهی کامل غذا خوردم. حالم بد نیست اما از منطقهی امنم بیرونم. قشنگ از اینکه دلم میخواهد ببینمش پیش خودم خجالت میکشم. از اینکه دلتنگش میشوم پیش خودم شرمندهام. میگم از ذهنم بیرون نمیروی. خوشم نمیاید. میگه من خوشم میاید وقتی تو از ذهنم بیرون نمیروی. فرق ما همین است. از او قرار است همین را یاد بگیرم. که احساسات آدمگونه داشته باشم. فکر کن آدم جِرم یک خوشه کهکشانی از ۱۲ ملیارد سال قبل را بتواند محاسبه کند، بعد از نگاه کردن به صورت یک پسر بلاند با چشمهای عسلی و عینکهای قهوهای بترسد :/ فکر کن آدم عزیزترین آدمهای زندگیش را سالهای سال نبیند و حالش بد نشود، اما از ندیدن یک نیمچه فزیکدان که هیچ نسبتی بهش ندارد در ۲ ساعت ۲ وعده غذا بخورد. یکی مرا بکشد از این ذلت راحت شوم.
پ.ن. من از ۵ سالگی به این آهنگ گوش میکنم. این روزها هر بار میشنومش خندهام میگیرد. ۱۵ سال است به این آهنگ گوش میکنم و هیچوقت با خودم فکر نکردم ممکن است متن آهنگ اینقدر با زندگیم تطابق پیدا کند. نکته: اگر بخاطر محرم به آهنگهای شاد گوش نمیکنید لطفا روی لینک کلیک نکنید. آهنگ نسبتا شاد است.
جواب تست منفی آمد.
- //][//-/
- سه شنبه ۱ سپتامبر ۲۰
- ۰۰:۱۷