به این چرخه باید عادت کنم. هر چند ماه یکبار از خودم بیزار میشوم. خوابم عمیق نمیشود. ارتباطم را با آدم‌ها قطع می‌کنم. بیرون نمی‌روم. فکر بیرون رفتن ملالم را بیشتر میکند. میخواهم بخوابم اما نمی‌توانم. احساس گناه می‌کنم. بابت تمام آدم‌هایی که باید مراقبشان میبودم اما نبودم. بابت تمام کارهایی که برای بقیه کرده و نکرده‌ام. احساس خفگی و خستگی می‌کنم. از اینکه کسی زنگ بزند و حالم را بپرسد وحشت دارم اما اینکه کسی حالم را نمی‌پرسد هم ناراحتم می‌کند. از این منِ پر از تناقض بیزارم. از ندانستن‌هایم بیزارم. اضطراب دارم و از هیچکارم راضی نیستم. حتی از زیبایی‌های دنیا هم استرس می‌گیرم. فهمیده‌ام که دوام میاورم و این از ترسم کم میکند و به اضطرابم اضافه. دارم یک تئوری احمقانه‌ی دیگر را امتحان می‌کنم. بسیاری حرفها را تا به زبان نیاوری واقعی نمی‌شوند. میشود دردی را آنقدر انکار کرد تا فراموش شود؟ البته این تئوری امتحان‌ شدنی نیست. به هر حال، من تصمیم ندارم شما را هم از خودم متنفر کنم.

بیا در مورد یک چیز خوب حرف بزنیم.

بیا به جزئیات این عکس دقت کنیم. در عکس کهکشان مارپیچی‌ NGC 1300 را می‌بینیم که به طرز شگفت‌انگیزی نفس‌گیر است. قسمت‌هایی از کهکشان که آبی دیده میشوند هنوز فعالانه ستاره تولید می‌کنند. نور آبی مساوی است با تولید ستاره. نور سرخ مساوی است با ستاره‌های قدیمی. رنگ ستاره‌ها به حرارتشان ارتباط دارد. هر چه حرارت بالاتر برود ستاره آبی‌تر میشود. هر چه حرارت پایین‌تر برود ستاره سرخ‌تر میشود. ستاره‌ها قبل از مرگ پُف می‌کنند و این پُف کردن باعث میشود نسبتا سرد شوند. به همین خاطر ستاره‌های قدیمی سرخ به نظر میرسند. بازو‌های کهکشان آبی است و هر چه به مرکز/هسته نزدیک‌تر میشویم سرخ‌تر میشود. ستاره‌ها در بازوهای کهکشان‌های مارپیچی تشکیل میشوند. مطمئنا تئوری‌ها و دلایل زیادی برای توضیح این مسئله است که فعلا در ذهنم نیست. هسته‌ی کهکشان سرخ است چون ستاره‌های بزرگ و آبی‌ قبل از اینکه مومنتم از دست بدهند و به هسته نزدیک شوند می‌میرند. ستاره هر چه بزرگتر باشد زودتر می‌میرد. مثلا آفتاب ۱۰ ملیارد سال عمر می‌کند اما ستاره‌ای که ۱۰ برابر آفتاب باشد فقط ۲۰ ملیون سال عمر می‌کند!‌ یعنی جرم (mass) افتاب فقط ۱۰ برابر کمتر است اما طول عمرش تقریبا ۱۰۰۰ برابر بیشتر است! 

رگه‌های قهوه‌ای در بازوهای کهکشان dust استند. dust/غبار به هر ذره و مالیکولی که قطرش در حدودهای یک میکرومتر باشد گفته میشود. حالا این ذرات میتوانند آهن، یخ، یا هر عنصر دیگری باشند. غبار نقش حیاتی در تولد ستاره‌ها بازی می‌کند. به همین عکس نگاه کنید. روی رگه‌های غبار زوم کنید و ستاره‌هایی که در دل این ابرهای غبار به دنیا آمده را ببینید. مقصدم این است که ستاره‌ها در بین این ابرهای غبار به دنیا میایند. زیباترین قسمت این عکس در نظر من این است که میشود حداقل ده‌/بیست‌تا کهکشان دیگر را در پس‌زمینه‌ی این کهکشان دید! کهکشان‌هایی که از NGC 1300 دورتر استند ولی در این عکس حتی آنها را هم میشود با جزئیات هیجان‌انگیزی دید. بعضی از این کهکشان‌ها کاملا سرخ‌اند و بعضی نسبتا آبی. کهکشان‌های سرخ آنهایی استند که دیگر ستاره تولید نمی‌کنند. کهکشان‌هایی که سرخِ سرخ نیستند هنوز گاز و غبار برای تولید ستاره دارند و ستاره تولید می‌کنند. این دوتا نقطه‌ی خیلی پرنور که از بس نورانی هستند مثل علامت مثبت + دیده میشوند ستاره‌های کهکشان خودما استند که اتفاقی در مسیر عکس قرار گرفته‌اند.

تشکر از توجه‌تان. حالم بهتر شد. از این به بعد وقتی ناراحتم باید عکس‌های کیهانی را تحلیل کنم. زنده باد کهکشان NGC 1300 :) 

کهکشان NGC 1300

‌‌

‌تو خوش‌ترین فروغ حیاتی به چشم من 

کی پیش آب و آینه کم می‌زنم ترا؟ 

-عفیف باختری